English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (7125 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
corrupter U فاسد کننده منحرف کننده
corruptor U فاسد کننده منحرف کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
diverting U سرگرم کننده منحرف کننده
depraver U فاسد کننده
degenerative U فاسد کننده
corrosive U فاسد کننده
putrefactive U فاسد کننده
cankery U فاسد کننده
divertive U منحرف کننده
diversionary U منحرف کننده
deflecting electrode U صفحه منحرف کننده
deflecting voltage U ولتاژ منحرف کننده
divertor switch U کلید منحرف کننده
deflector plates U صفحههای منحرف کننده
deflecting electrode U الکترد منحرف کننده
spoilsman U تباه کننده فاسد سازنده
baffle U منحرف کننده جریان سیال
baffling U منحرف کننده جریان سیال
baffled U منحرف کننده جریان سیال
perversive U گمراه کننده منحرف سازنده
baffles U منحرف کننده جریان سیال
diversionary attack U تک منحرف کننده توجه دشمن
magnetic deflection field U میدان منحرف کننده مغناطیسی
cankerous U وابسته به اکله یا ماشرا فاسد کننده
spoiler U تیم بدون شانس دستگاه منحرف کننده هوا در اتومبیل
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
diversionary landing U فرود انحرافی برای اغفال دشمن فرود منحرف کننده
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primer U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor U گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primers U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
interceptor U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
detonator U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
changer U دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
steam fitter U نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
makgi boowi U نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
del credere U وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
detonators U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
vasomotor U اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
interceptors U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
distractive U گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
padding U پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
suppressive U خنثی کننده اتش سرکوب کننده
expostulator U سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
claqueur U تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
sprining charge U خرج چال کننده یا گود کننده
prepossessing U مجذوب کننده جلب توجه کننده
astigmatizer U وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
stop order U دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
practicer U تمرین کننده مشق کننده
gesticulant U اشاره کننده وحرکت کننده
accaimer U هلهله کننده تحسین کننده
intermediary U وساطت کننده مداخله کننده
intermediaries U وساطت کننده مداخله کننده
modulator demodulator U تلفیق کننده- تفکیک کننده
desolater U ویران کننده متروک کننده
discriminant U تفکیک کننده جدا کننده
whetstone U تیز کننده تند کننده
prosecutors U پیگرد کننده تعقیب کننده
desolator U ویران کننده متروک کننده
thwarter U خنثی کننده مسدود کننده
designative U اشاره کننده تعیین کننده
prosecutor U پیگرد کننده تعقیب کننده
the producer and the consumer U تولید کننده و مصرف کننده
presentor U ارائه کننده معرفی کننده
insulator U جدا کننده عایق کننده
modifier U اصلاح کننده تعدیل کننده
suberter U سرنگون کننده تضعیف کننده
provisioner U تدارک کننده تهیه کننده
coordinator U هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
oppressive U خورد کننده ناراحت کننده
contractive U جمع کننده چوروک کننده
striking force U نیروی تک کننده یا کمین کننده
thickener U غلیظ کننده پرپشت کننده
thickeners U غلیظ کننده پرپشت کننده
preventive U حفافت کننده جلوگیری کننده
hanger U اویزان کننده معلق کننده
hangers U اویزان کننده معلق کننده
toasters U سرخ کننده برشته کننده
toaster U سرخ کننده برشته کننده
trimmer U دستکاری کننده صاف کننده
sniffy U افهار تنفر کننده فن فن کننده
spell binder U مسحور کننده مجذوب کننده
modifiers U اصلاح کننده تعدیل کننده
presenter U ارائه کننده معرفی کننده
presenters U ارائه کننده معرفی کننده
homager U تجلیل کننده کرنش کننده
venerator U تکریم کننده ستایش کننده
vibrators U ارتعاش کننده نوسان کننده
lifter U مرتفع کننده برطرف کننده
vibrator U ارتعاش کننده نوسان کننده
favourer U یاری کننده مساعدت کننده
divider U جدا کننده تقسیم کننده
insulators U جدا کننده عایق کننده
acknowledger U تصدیق کننده قبول کننده
supplicant U درخواست کننده تضرع کننده
supplicants U درخواست کننده تضرع کننده
cogitator U اندیشه کننده مطالعه کننده
transmitter U منتقل کننده مخابره کننده
transmitters U منتقل کننده مخابره کننده
skeletonizer U تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
fuel cooled oil cooler U خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
plasticizer U ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
procuring activity U یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
parity bit U عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
agent authentication U معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly U اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
dismantling shot U تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
voltage stabilizer U تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
family U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
families U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper U کج کننده واژگون کننده
army component U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
supporting arms U نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
stabilisers U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
stabilizer U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
requistioner U قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
flares U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
flare U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
negative true logic U سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
to be corrupt to the bones <idiom> U تا مغز استخوان فاسد بودن [کسی که ذاتا فاسد است]
desiccant U مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
delay release sinker U وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
analysis staff U ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
radar picket U ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
deviating U منحرف شدن منحرف ساختن انحراف
deviate U منحرف شدن منحرف ساختن انحراف
deviated U منحرف شدن منحرف ساختن انحراف
deviates U منحرف شدن منحرف ساختن انحراف
component command U قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
gyro repeater U تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
jumpers U شوت کننده با پرش پرش کننده
jumper U شوت کننده با پرش پرش کننده
spoiled U فاسد کردن فاسد شدن
spoil U فاسد کردن فاسد شدن
spoiling U فاسد کردن فاسد شدن
spoils U فاسد کردن فاسد شدن
out side U دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
filler U پر کننده
bidders U کننده
deletive U حک کننده
fillers U پر کننده
refuser U رد کننده
refutative U رد کننده
puffer U پف کننده
tracker U پی کننده
refutatory U رد کننده
trackers U پی کننده
commulator U یک سو کننده
bidder U کننده
rebutter U رد کننده
attacking U تک کننده
wheezier U خس خس یا خر خر کننده
ear-splitting U کر کننده
wheezy U خس خس یا خر خر کننده
crusher U له کننده
syncopator U غش کننده
crepitant U خش خش کننده
solvent U اب کننده
solvents U اب کننده
surfy U کف کننده
doer U کننده
doers U کننده
fillet U پر کننده
deflective U کج کننده
jaberer U پچ پچ کننده
percutient U دق کننده
skittish U رم کننده
noncommittal U رد کننده
fillets U پر کننده
filleting U پر کننده
thinner U کم کننده
filleted U پر کننده
swooner U غش کننده
mumbler U من من کننده
mitigative U کم کننده
prater U پچ پچ کننده
whisperer U پچ پچ کننده
squasher U له کننده
mauler U له کننده
fizzy U کف کننده
hopper U لی لی کننده
squelcher U له کننده
catterer U پچ پچ کننده
bandwidth U یچ کننده
hoppers U لی لی کننده
wheeziest U خس خس یا خر خر کننده
renunciant U کننده
renunciant U رد کننده
mitigatory U کم کننده
spurner U رد کننده
benders U خم کننده
solver U حل کننده
Recent search history Forum search
2Some of my translations are missing !
1WHAT IS THE MEANING OF HANANEH
1confinement factor
1معنی lead lag compensator
4express, overexpression
1The generator is maintaining its terminal voltage at 1.0 p.u. under voltage regulator action.
2پن مرطوب کننده
2پن مرطوب کننده
1Oem
1روشنی خیره کننده صنعت
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com